جام جم درصفحۀ 2 در قسمت «سرسخن» چنین ادّعا كرده:
آنچه پیش رو دارید، حاصل تلاش «علمی» بخشی ازفرزندان دردآشنا ودرك مند ایران اسلامی، جهت تبیین «دقیق وعالمانۀ» كارنامۀ بهائیّت درتاریخ است كه بدور ازهرگونه شعار وجنجال، وصرفاً برپایۀ مستندات قابل قبول (حتی برای جوانان تحصیلكرده ومنصف بهائیّت) صورت گرفته است. امیدواریم كه جوانان بهائی، شهامت «تحرّی حقیقت» به معنای واقعی را یافته واین ویژه نامه را ازآغاز تا پایان، با حوصله ودقت ویژۀ یك پژوهندۀ حقیقت، مطالعه نمایند وآنگاه به منطق «حقیقت، بالاتر از افلاطون است» عمل كنند. ایدون باد.
با این حال درصفحۀ 55 ایّام جام جم، تصویری ارائه می دهد كه بالای آن چنین نوشته: «راكب ومركوب. عبّاس افندی درحال الاغ سواری.»[i] این عكس قبلاً هم درردّیّه های زمان پهلوی بود وهنوزهم معلوم نیست چرا بهائی ستیزان ازآن استفاده می كنند. آیا آوردن آن نشانی از «دقیق وعالمانه» بودن دارد؟ چه حقیقتی با این عكس اثبات یا ردّ می شود؟ اگر مقصودشان توهین به حضرت عبدالبهاء وعشاق و پیروان بهائی ایشان است كه ازآن عكس چنین نتیجه ای گرفته نمی شود. چه كه در قرآن مجید می فرماید:
اللهُ الذی جعلَ لكمُ الأنعامَ لِتَركَبوا منها... [ii](خداست كه چهارپایان رابرای شما قرارداد تا سوارشویدبرخی ازآنهارا)
ونیزمی فرماید:
وَ الأنعامَ خَلَقَها لَكُم... وَلَكُم فیها جَمالٌ... و الخَیلَ وَ البِغالَ وَالحَمیرَ لِتَركَبوها وَ زینَةً...[iii] (وچهارپایان را برای شماآفرید...وبرای شما درچهارپایان تجمّلی است... واسب ها وقاطرها وخرها تا سوارشویدآنها را وباشد آرایش وزینتی...).
به همین جهت، اگرچه به علت نبودن فنّ عكاسی، عكسی ازحضرت رسول وسایرانبیاء ص وائمۀ اطهار ع واوّلیای حقّ نیزكه سوار اسب وخر وقاطر وشترمی شدند وجود ندارد، ولی دركتب آسمانی واحادیث این حقیقت ثبت ومسطوراست. مصداق ونمونۀ دقیق آن در حدیث زیرمذكوراست كه علاوه براشارۀ به این مطلب، حاكی ازقلّت شیعیان حقیقی درزمان ائمه ع نیز هست.
دریكی ازچهاركتب معتبرشیعیان اصول كافی صص: 341-340 چنین آمده است:
سدیر صیرفی گوید: خدمت امّام صادق ع رسیّدم وعرض كردم: به خدا كه خانه نشستن برای شما روانیست، فرمود: چرا ای سدیر؟ عرض كردم: برای بسیاری دوستان و شیعیان و یاورانی كه داری. به خدا كه اگرامیرالمؤمنین ع به اندازۀ شما شیعه ویاور و دوست می داشت، تیم وعدی (قبیلۀ ابوبكر وعمر) نسبت به او طمع نمی كردند(وحقّش را غصب نمی نمودند) (توضیحات پرانتزها ازخود كتاب اصول كافی است). فرمود: ای سدیر، فكرمی كنی چه اندازه باشند؟ گفتم: صدهزار. فرمود: صدهزار؟ عرض كردم آری، بلكه دویست هزار، فرمود: دویست هزار؟ عرض كردم: آری وبلكه نصف دنیا، حضرت ازسخن گفتن با من سكوت كرد وسپس فرمود: برایت آسانست كه همراه ما تا ینبع بیائی؟ گفتم: آری. سپس دستور فرمود الاغ و استری را زین كنند، من پیشی گرفتم والاغ را سوار شدم، حضرت فرمود: ای سدیر، می خواهی الاغ را به من دهی؟ گفتم: استر زیباتر و شریف تراست، فرمود: الاغ برای من رهوارتر است، من پیاده شدم، حضرت سوار الاغ شد ومن سوار استر و راه افتادیم تا وقت نماز رسیّد؛ فرمود: پیاده شویم نماز بخوانیم، سپس فرمود: این زمین شوره زار است ونماز درآن روا نیست، پس به راه افتادیم تا به زمین خاك سرخی رسیّدیم، حضرت به سوی جوانی كه بزغاله می چرانید نگریست وفرمود: ای سدیربه خدا اگرشیعیانم به شمارۀ این بزغاله ها می بودند، خانه نشستن برایم روا نبود. آن گاه پیاده شدیم ونمازخواندیم. چون ازنماز فارغ شدیم به سوی بزغاله ها نگریستم وشمردم، هفده رأس بودند.
در قاموس كتاب مقدّس تألیف وترجمۀ جیمز هاكس، نشركتابخانۀ طهوری، چاپ دوم، طهران 1349ه ش، نیزذیل كلمۀ الاغ، چنین آمده:
چون... عیسی مسیح به سواری الاغ وارد اورشلیم گردید نبوّت حضرت زكریّا كامل شد كه درفصل9:9 ازصحیفۀ خود می فرماید «او عادل وصاحب نجات وحلیم می باشد وبر الاغ وبر كره بچه الاغ سوار است.» و البته مطالعه كننده این مطلب را حمل برپستی وسبكی مسیح نخواهد نمود زیرا كه الاغ سواری درمشرق عیب نبوده بلكه این واقعه اشاره به صلح دوستی مسیح می باشد چون كه به هیچ وجه الاغ را برای سواری درجنگ نگاه نمی داشتند...
به این ترتیب تنها چیزی كه اثبات می شود این است كه جام جم نه تنها «دقیق وعالمانه» عمل نكرده، بلكه مقصودی جزتوهین وتحقیر هم نداشته، وبه این جهت با توجّه به دلایل فوق نه تنها باید جواب بهائیان دنیا، بلكه باید جواب همۀ مسلمین عزیز ازهرفرقه كه باشند وجواب مسیحیان عزیز وخلاصه جواب پیروان عزیزهمۀ ادیان را بدهد. جام جمی كه لابدّ ازكشیده شدن كاریكاتوراهانت آمیزراجع به مقدّسات اسلام عزیزبه خشم وخروش می آید وآن را «دقیق وعالمانه» نمی داند، چطوربدون انصاف وتقوی وحیای مذكور درآثاراسلامی، ایّام ِ سراپا توهین به مقدّسات بهائیان جهان را منتشرمی سازد؟ ای كاش امثال جام جم به الفبای مشترك و قانون طلائی همۀ ادیان آسمانی كه فرموده اند «آنچه برخودنمی پسندی بردیگران مپسند» آشنا بودند. حضرت مسیح فرموده اند «درخت را از ثمره اش بشناسیّد،» لذا مقام «علمی» ومقصود ونیّت جام جم نیز از «ایّامش» پیداست. بنابراین اهل بهاء پاسخ توهین های جام جم را به خداوند می سپارند وبرای ایشان دعا می كنند كه ازمسلمین وشیعیان حقیقی گردند كه به وصایای حضرت محمّد ص عمل می نمایند. دعای بهائیان به این خاطراست كه همان عبدالبهائی كه علی رغم دفاع حضرتشان ازاسلام عزیز واثبات حقانیّت آن دراسفارغربشان، جام جم این همه به ایشان توهین كرده، بهائیان راچنین وصیّت فرموده اند: «اگر زهر دهند شهد دهید، اگر شمشیر زنند شكر و شیر بخشید، اگر اهانت كنند اعانت نمایید، اگر لعنت نمایند رحمت جویید. در نهایتِ مهربانی قیام نمایید و به اخلاق رحمانی معامله كنید و ابداً به كلمۀ ركیكی در حقّشان زبان نیالایید.»[iv]
نظر خود را بنویسید