درصفحۀ50-51 ایّام دربارۀ تلاش های بی پایان مرحوم بروجردی علیه دیانت مقدّس بهائی وجامعۀ آن آمده است. یكی ازاقدامات ایشان دستور تهیّه وچاپ بحارالانوار جلد13، به شكلی جدیدكه ردّیّه ای نیزعلیه امربابی وبهائی باشد، بوده است كه توسّط مرحوم دوانی انجام شد. درسایت نقطه نظر مقاله ای دراین باره منتشرشده است كه برای جام جمیان نیزمفید خواهد بود.
چگونگی چاپ كتاب مهدی موعود از زبان مرحوم علی دوانی در سایت شبستان نیوز از زبان مرحوم علی دوانی، آمده است، به شرح ذیل:
مهدویّت: مرحوم دوانی: كتاب مهدی موعود به سفارش و تأكید آیت الله بروجردی برای مقابله با بهائیان به چاپ رسید. استاد علی دوانی پژوهشگر حوزه مهدویّت مدّتی قبل از وفات در گفت گوی با خبرگزاری شبستان پیرامون چگونگی ترجمه و چاپ كتاب مهدی موعود گفت: بعد از چاپ كتاب وحید بهبهانی آیت الله بروجردی به من فرمودند: حاج شیخ محمّد حسین شریعتمدار سیستانی وصیّت كرد تا خانه اش را بفروشند و با ثلث آن جلد13 بحار الانوار را ترجمه و به چاپ برسانند و هر جا كه بهائیان از آن سرقت كرده و به نفع خود مصادره كرده اند مشخّص كنند. وی در ادامه افزود: پس از مدّتی ترجمه كتاب را با توضیحاتی كه گاه از نظر علّامه مجلسی دور مانده بود در نیمه شعبان سال 1339 به خدمت آیت الله بروجردی بردم و خود برای مسافرت به خارج از كشور رفتم. پس از بازگشت ایشان مرحوم شده بود. دوانی خاطر نشان كرد: فرزند بزرگوار آیت الله بروجردی می گفت از آن وقت كه ترجمه این كتاب به دست ایشان رسید، دایم مشغول مطالعه آن بودند و اشك می ریختند و چون قرآن آن را در جایی بالای سر قرار می دادند. استاد علی دوانی در ادامه ضمن اشاره به دستاویز قرار دادن بعضی مطالب و احادیث جلد 13 بحارالانوار (چاپ قدیم در مجلّدات جدید این دسته از احادیث در جلدهای 51 تا53 بحار الانوار قرار دارد) توسّط عده ای، به دلیل وجود احادیث ضعیف و یا ناصحیح گفت: علّامه مجلسی در تدوین كتاب بحار الانوار كوشیده است تا همه احادیثی كه در موضوعات خاصّ وجود داشته را جمع آوری كند و خود بعضی از این احادیث را با عباراتی چون: بیان، ایضاء، توضیح مشخّص و بقیّه را به آیندگان واگذار كرده تا رطب و یابس را از هم تفكیك كنند و احادیث را جرح و تعدیل نمایند. بسیاری از این قبیل احادیث در كتاب مهدی موعود تشریح شد و یا به ضعیف بودن سند بعضی احادیث یا راویان آن اشاره شده است. وی در پایان گفت: برای اینكه این قبیل احادیث ضعیف دست آویز بدخواهان نشود، كتاب موعودی كه جهان در انتظار اوست را نوشتم كه در حدود 400 صفحه است و تا مدّتی دیگر چاپ چهارم آن منتشر خواهد شد. در این كتاب حشو و زوایدی كه در كتاب مهدی موعود وجود داشته و علّامه مجلسی هم یقیناً آن را قبول نداشته، تنقیح شده است. با این كتاب دیگر كسی نمی تواند به دنبال بهانه باشد، مگر اینكه معاند باشد.
با خواندن مطالب فوق دوباره به یاد كتاب مهدی موعود مزبور كه ازبیش از 35 سال پیش تا حال آن را داشته ام افتادم، وبرای آنكه شما نیز به طور مختصربا آن ومحتوایش دربارۀ دین جدید بهائی آشنا شوید، مطالبی مختصرتقدیم می گردد. مرحوم آیت الله بروجردی كه از دشمنان جدّی دین وجامعۀ بهائی بود[i] اقدامات زیادی علیه آن نموده است كه ازجملۀ آنها سخنرانی ها ی آقای فلسفی علیه دین بهائی دررادیو درسال1334 است كه به دستور وبا همآهنگی وی وتصویب محمّد رضا شاه پهلوی انجام شد و منجربه شورش علیه بهائیان درهمۀ كشور گردید[ii]. شورش مزبوراگرچه موجب بلایای زیادی برای بهائیان شد، امّا طبق سنّت الهی همین مخالفت ها سبب اعلان وانتشار بیشترآن درجهان گردید و بزرگان دنیا را بیشترمتوجّه آیین جدید الهی نمود ونتیجۀ معكوس بخشید. به طوری كه بنده خود ازیكی از هموطنان عزیزكه ازنتایج آن عصبانی بود شنیدم كه درجمعی عمومی فریاد می زد كه خود بهائی ها به فلسفی پول داده بودند كه از رادیو دینشان را تبلیغ كند.
از اقدامات دیگر مرحوم آیت الله بروجردی، چنانكه مرحوم دوانی درفوق گفته است، دستور نوشتن كتاب مهدی موعود مذكور است كه آن نیز نتیجۀ عكس بخشیده، چنانكه از هموطنان عزیز تمنّا می كند آنرا به دست آورده، به چشم انصاف صفحه به صفحۀ آن را مورد دقّت قرار دهند تا متوجّه شوند چرا 163 سال است كه امثال این نفوس علیه دیانت بهائی می نویسند، وچرا علی رغم همۀ این دهها ردّیّه وكشتار وحبس وتبعید ومحرومیّت های اجتماعی كه هنوز هم ادامه دارد، این آیین وجامعۀ بیش ازهفت ملیونی فعلی آن درسراسردنیا، نه تنها محو ونابود نشده بلكه دائمأ رو به رشد است.
كتاب مزبور در حقیقت یكی ازمجلّدات كتاب بزرگ ِبحارالانوار از مرحوم مجلسی است كه اختصاص به اخبار و بشارات درباره حضرت مهدی یا قائم موعود دارد و درعهد صفویّه نوشته شده است[iii]. ازآنجا كه این كتاب مثل سایركتب دربارۀ حضرت مهدی پر از آیات قرآنی و احادیثی است كه با دو ظهور بابی وبهائی مطابقت دارد و باعث ایمان مسلمین عزیز به دین بهائی و نیز از وسایل ثانویۀ تحكیم ایمان خود بهائیان شده است ـ ثانوی به این خاطر كه دلیل اصلی حقانیّت دین جدید آیات وبیّنات وآثار وتعالیم خودآن است ونه چیزی دیگر ــ آقای دوانی در صفحه نود وپنج ونود وشش چاپ سوم می نویسد:
...جلدسیزدهم بحارالانوارسه ترجمه دیگرهم شده است.ولی تنها ترجمه مرحوم شیخ محمّدحسن ارومی دو سه بارچاپ سنگی وحروفی شده است. هرچند سبك نثرنویسی آن، تاحدّی ساده و قابل فهم عموم است ولی چون مقیّد بوده سلسله سند را نقل كند، وحشو و زوائد مطالب را درترجمه هم بیاورد، باتوجّه به شیوۀ چاپ های آن، تقریبأ مورد استفاده مردم امروزكه اصولأ حوصلۀمطالعه این گونه كتاب های مغلق وقدیمی را ندارند قرار نمی گرفت. به علاوه چون فاقد هرگونه توضیح و پاورقی لازم است، لذا قسمت هایی ازبعضی روایات آن مورد دستبرد وسوء استفادۀ فرقه بابی وبهائی وازلی قرارگرفته و حداكثر استفاده را ازآن به نفع منظور سوء خود نموده وبدان وسیله بسیاری از مردم ساده لوح وبی اطّلاع راگمراه ساخته اند. به طوری كه اطّلاع داریم بسیاری ازخریداران آن ترجمه نیز فرقه بهائی می باشند. فرقه بهائی ترجمۀ سابق سیزدهم بحار(چاپ اسلامیّه) را به محافل تبلیغی خودمی برند و بانشان دادن مواردی كه قبلأ تعیین نموده وبرای به دام انداختن افراد ساده دل ومسلمانان بی اطّلاع تازه وارد آماده ساخته اند، نخست آنها را درعقیدۀ سابق خود متزلزل وگیج می كنند، آنگاه رفته رفته بیچاره فریب خورده رابه دام افسون و نیرنگ بهائیّت كه ماسك «تحرّی حقیقت وگفتگوی مذهبی» به آن زده اند، می اندازند. این جهات موجب شدكه هنگام پیشنهاد ترجمۀ جلد سیزدهم بحاربه نویسنده، نظربه لزوم ترجمۀ دیگری كه بتواند نواقص ترجمۀ سابق راجبران نماید،پذیرفتم. اصولأ نویسنده مدتها پیش درصدد بود كتابی دراخبارمربوط به مهدی موعودجهان كه چهارده معصوم علیهم السلام به وجود و ولادت وغیبت وظهور، ودولت جهانی او، بشارت داده اند به فارسی شیوا بنویسیم، وتمام احادیث صحیح ولازم وغیرمكّررمربوط به این قسمت را به سبك مخصوص دسته بندی كنم، ومخصوصأ روایاتی راكه فرقۀ بهائی دستاویز قرار داده، یابیچاره ها براثركمی اطّلاع فریب آن را خورده اند، درآن بیاورم، وسپس هریك را مورد بحث وبررسی قرار دهم، تا ایادی بیگانه بیش ازپیش اذهان ساده لوحان وعوام كالانعام را مشوب نسازد.....اینكه تمام روایاتی كه بهائیان مورد استفاده تبلیغاتی خود وگمراه ساختن مردم قرارداده اند، همه را حتّی به طور مكرّر ودر چند باب ترجمه نمودیم، و در این مورد، ملاحظه سنگین شدن كتاب را نكردیم، تا مبادا حذف آن موجب دستاویز آنها گردد.[iv]
با توجّه به موارد فوق، نگاهی مختصرزبه شرح ذیل به مطالب و لحن ترجمۀ كتاب مزبور از مرحوم دوانی نشان خواهد دادكه حتّی ترجمۀ ایشان نیز مانع از آشكاری حقیقت نشده، و حقیقت امر بهائی به عنوان دینی آسمانی كه موعود جمیع ادیان و امم بوده، پا برجاست و اقدامات علیه آن برعكس موجب رشد جهانی اش شده است.[v]
1-اذعان ضمنی به این كه متن اصلی عربی كتاب وترجمه های قبلی آن موجب ایمان بعضی مسلمانان عزیزشده است، خود حاكی از این است كه آیات واحادیثی وجود داردكه با دین بهائی مطابق است، وایمان بسیاری ازایشان وعلمای اسلام دراین 163 سال و استقامت ایشان وحتّی شهید وزندانی وتبعید شدن هزاران نفرشان در راه آیینشان، شاهدی براین مدّعاست، وآن طور كه مرحوم دوانی نوشته است، ایشان استغفرالله مسلمانان ساده لوح وعوام كالانعام نبوده اند. به این جهات برمحقّقین است كه نسخه های قدیم وجدیدبحارالانوار ونیز سایركتب مشابه را، اعم ازاصل یا ترجمه های فارسی آن، با یكدیگر مقایسه نمایند تا كارهای امثال مرحوم دوانی برهمگان آشكار گردد.[vi]
2- ازآنجا كه دركتب احادیث اسلامی بشارات صریحی كه مطابق با ادیان بابی وبهائی است، وجود دارد، دردورۀ پهلوی سعی نموده اند از جمله برای مسكوت یا مستورداشتن حقایق مسطور در آنها، نسخه های قدیمی را كه به زبان عربی در ایران موجود بوده، به فارسی ترجمه كنند و مثل بحار جلد 13 مرحوم مجلسی، آن را به كلی ازهیأت اصلیش خارج نموده، با جرح و تعدیل دلبخواهی و افزودن دهها صفحه تبصره وپاورقی وتوجیهات خنك ومضحك وغیر علمی، تبدیل به ردّیّه علیه دین بهائی سازند. به این جهت مقایسۀ این ترجمه ها با نسخ اصلی قدیمی عربی كه دركتابخانه های معروف موجود است، حقایق زیادی را برای محقّقین منصف روشن خواهد ساخت.
به عنوان نمونه ای ازدهها مورد، رجوع شود به پاورقی صص 908 و1084كه درآن سعی بی فایده نموده تا حدیث «لا بّد لنا من آذربایجان مالا یقوم لها شیء...» ازامام باقر(ع) را كه اشاره به تبعید وحبس وشهادت حضرت باب در آذربایجان دارد، تخطئه نماید. ودرهمین صفحه است كه مرحوم دوانی به اختلاف نسخه های كتاب بحارالانوار و دیگر كتب مشابه نیز اشاره كرده و عنداللزوم از اختلاف مزبوربرای توجیهات خود به صورت گزینشی ومتناقض استفاده كرده است. ویا رجوع شود به صص: 1011،926،485،482،316،299،169،1074، كه درآنها،سعی ناموفق نموده تا احادیث دالّ بر آوردن كتاب و دین و امر و احكام جدید توسّط قائم را این طور جلوه دهد كه منظور از همۀآنها كتاب قرآن وهمان دین اسلام خاص محمّدی و احكام آن می باشد. حال آنكه حتّی اگر صریح عبارات احادیث مزبور را هم نادیده بگیریم، منطقی نیست كه پس از بیش از هزار سال موعود اسلام بیاید و دو باره همان احكام را تكرار كند.
3- كل منابعی كه مرحوم دوانی درپاورقی های مهدی موعود علیه دین بهائی نوشته است، ازردّیّه هایی است كه عناوین آنها درهمان جا موجود است.
4-آقای دوانی گاهی كه ازفرط وضوح تطابق احادیث با حقانیّت دین بابی وبهائی عصبانی شده، عفت كلام را از دست داده، به دین وجامعۀ بهائی توهین و فحاشی نموده است.[vii] نیز درص742 ناخواسته به مناسبتی جامعۀ اسلامی را دچار فحشا و منكر ذكرمی كند ونیز چنانكه ذكر شد درصفحۀ نودوشش بعضی ازایشان را عوام كالانعام می نامد. وازاین هم بالاتر چنانكه درذیل خواهد آمد، به مرحوم مجلسی هم به مناسبتی ایراد گرفته وبرای آن كه بكلّی ازمشكلات حاصله ازحقایق مندرج دركتب قدیمیترِ حدیث فارغ گردد، كتاب 400 صفحه ای فوق را نوشت.
5- نكتۀ مهمّ آنكه می نویسد مرحوم مجلسی «همه گونه اخبارصحیح وسقیم، ضعیف ومعتبر» را جمع آوری كرده است[viii]. امّا ازعجایب این است كه گاهی برای اثبات امری غیرواقعی همین احادیث ضعیف مورد قبول واقع می شود، ولی احادیث قویتر ومعتبرتری كه مُثبِت ِ حقانیّت ادیان بابی وبهائی است، با توجیهات عجیب وغریب ردّ می گردد. ازجمله، روایت بسیارضعیفی است كه ازیك زن در بارۀ وجود فرزند برای امام حسن عسكری (ع) آورده شده كه میزان ضعف آن به حدّی است كه نفس ِ تفرقۀ شیعیان به حدود14 فرقه پس ازوفات امام یازدهم به خودی خود اعتبارآن را شدیدأ زیرسؤال می برد و نیازی برای بررسی نوع روایت مزبورازنظر تقسیمات مورد بحث درعلم حدیث باقی نمی گذارد — اگر چه بر حسب تقسیمات مزبور نیزحدیث وجود فرزند مزبور از درجۀ اعتبارساقط است.[ix]
6-نكتۀ به مراتب مهمّتر،وجود اختلاف وتناقض بین احادیث مذكوراست به طوری كه هم مجلسی و دیگران وهم آقای دوانی بارها مجبور به توضیحات غیر مقنع دربارۀ آنها شده اند.[x] ازعجیب ترین تناقض ها آنكه درص688،سطر17-8، نوشته شده هركس مدّعی دیدن امام غایب شود، دروغگو وافتراء زننده است، امّا درصص843-719 دوباب 23و24 اختصاص یافته به «كسانی كه آن حضرت رادیده اند.»[xi] از تناقض های دیگر عبارتند از: ص754،پاورقی 1؛ص188، پاورقی1؛ص182،متناقض است با ص 692؛ص213، ص 751و752، و 754و739، سطر17(كودكی امام غایب) بامطالب ص206 تناقض دارد؛ باب اوّل دربارۀ چگونگی ولادت امام غایب، كلاً دارای تناقض دراسامی وتاریخ ومطالب است؛ پاورقی ص768 درمقایسه باصص780-778 پاورقی ص 681 وص 1130وص784 تناقض دارد با صص788-786، درص491 ذكر احادیثی دال برمردن قائم آمده است وچون این احادیث مخالف مسألۀ غیبت قائم است، قبول می كنند كه منظور «مردن ِ یادِ او» است، حال آنكه به مصداق یك بام و دو هوا توضیحات وتأویلات مشابه مستند به آیات قرآنی واحادیث را درموارد دیگر از بهائیان نمی پذیرند.[xii] ویاص593باص542 درتوجیه عمرطولانی تناقض وجود دارد. ویا تناقض درمطالبی كه راجع به قرآن منتسب به خلیفۀ چهارم،علی، در مقایسه با قرآنی كه فعلاً موجود است وجمع آوری ِ خلیفه سوم، عثمان، می باشد(صص:1121،908،485). ویا برای تخطۀ احادیثی كه زمان ظهور قائم را مشخّص كرده است، ازجمله، حدیث ابولبید مخزومی(صص: 874-865) را در پاورقی مورد بحث قرارداده وحتّی به مرحوم مجلسی مؤلّف اصلی بحارالانوار نیز،كه كتاب را قبل از ظهور ادیان جدید بابی وبهائی نوشته،ایراد گرفته و نوشته «حدیث ابولبیدكه مؤلّف)مجلسی(بدون توجّه به ضعف سند وصحّت آن، دراینجا به شرح و توضیحات بی فایده آن پرداخته است، یكی دیگر از دستاویزهای سران حزب سیاسی بهائی است كه ازآن به نفع دعوی میرزا علی محمّد شیرازی استفاده كرده اند.»[xiii]
یكی ازدلایل آقای دوانی درتخطۀ حدیث ابولبیدمخزومی این است كه علم حروف و اعداد درنظرعلمای شیعه فاقد ارزش است(866)، حال آنكه فراموش می كنند كه در ص 485، درتناقض با این ادّعا، حدیثی وجود دارد كه گویای استفادۀ ائمۀ اطهار از «جفر» و «جامعه» وعلم حروف واعداداست. ودلیل دیگرشان نیز این است كه برطبق مطالب باب 26 بحارالانوار(صص:891-857) تعیین وقت ظهورممنوع است، حال آنكه ازمطالب همان باب(صص:884،863،862) وبعضی آیات قرآن مجید[xiv] وبعضی احادیث[xv]، می توان دریافت كه منع ازتعیین وقت برای مردم وخلق است، نه پیامبر یا ائمه كه به علم و الهام واذن الهی می توانند تعیین وقت كنندكه چنین نیز كرده اند.[xvi]
7- درارتباط با «بدا» ی ِ ِمذكور، درصص: 889 تا891،885،869،865،359،و... آمده است كه بدا درامر قائم واقع خواهد شد واز همین امر نیزگاه برای توضیح اختلاف احادیث و توجیه متناقضات به شكل دلخواه وبعضأ یك بام و دو هوا استفاده شده، موارد مشكوك دراحادیث حمل بر بدا می شود، وموارد مشابه احتمالی نیز از دیگران، از جمله از بهائیان پذیرفته نمی شود.
8-ازعجایب آنكه دركتاب ادّعا می شود، «...او اسلام را از سر گرفته، وتا خود او هست دین وی اسلام وكتاب او قرآن و به روش پیغمبرحكومت می كند، وسپس اسلام با مرگ وی كه علائم قیامت و انقراض بشر آشكار می گردد، ختم می شود.»[xvii] ملاحظه فرمایید كه آقای دوانی نوشته است پس از مرگ قائم بشر منقرض می شود. اگرچنین است، پس این همه انتظار وناله و گریه برای چه بوده است؟ خدایی بشر را خلق می كند وشش- هفت هزارسال رسل خود را می فرستد واكثر مردم به آن رسل كافر می شوند وبا هم می ستیزند وهمدیگر را تكفیر وتنجیس می كنند، بعد قائم خود را می فرستد واز كفارانتقام می گیرد وشكستشان می دهد وعدالت خود را بر پا می دارد وهفت یا نه سال(ص 299. ودرص1239، 19 سال) سلطنت می نماید وبعد می میرد وپس از او نیز زندگی برای بشر سودی ندارد(ص 299) ودنیا پایان می یابد. وچون، چنانكه در بالا ذكر شد، احادیث ِ به ظاهر — یا واقعأ — متناقض ِ زیادی وجود دارد، درص 1238، برعكس فوق احادیثی آورده شده كه گویای ادامۀحیات بشرپس از قائم است،ولی درتوجیه آن چنین می آید، «شیخ مفید درارشاد می نویسند: بعد از دولت قائم آ ل ِ محمّد دولتی نخواهد بود، مگر آنچه كه در روایتی رسیده كه اگر خدا بخواهد اولاد قائم به جای وی می نشینند. این حدیث هم قاطع واطمینان بخش نیست. غالب روایات می گوید: مهدی موعود چهل روز پیش ازقیامت می میرد ودر آن چهل روز هرج ومرج خواهد شد وعلامت بیرون آمدن مردگان و روز رستاخیز برای حساب وپاداش اعمال خود آشكارخواهد شد. والله اعلم.»[xviii] حال آنكه اگر قرار باشد با چنین حالتی دنیا تمام شود، استغفرالله خلقت بشری كه 6-7 هزار سال زجركشیده و دست آخر نیز همه باید ازقبر بیرون آیند و اكثرأ مجازات شوند[xix]، عبث وبیهوده وهمچون یك تراژدی تلخ خواهد بود.[xx]
امّا نفس این همه اختلاف در احادیث واختلاف نظر در این مورد وسایر موارد، گویای این است كه نه علمای شیعه ونه دیگر ادیان نمی توانند درمورد چنین اشارات و بشاراتی در كتب مقدّسه واحادیث قضاوت درست نمایند وصحیح را ازغلط مشخّص سازند، بلكه این تنها وتنها همان دو موعودِ َملْهُم ِ همۀ ادیان، حضرت باب وبهاءالله، هستند كه طبق وعود صریح كتب آسمانی چنین توانند كرد، و دركتب وحیانی شان چنین نیز نموده اند ومعانی حقیقی بشارات مزبوررا تبیین فرموده اند، وبا روشن ساختن مفاهیمی چون موارد ذیل، ادامۀ دوران پرشكوه هزاران سالۀ حیات بشر وآغاز دوران بلوغ جامعۀ انسانی و حصول وحدت عالم انسانی و صلح جهانی را تصریح فرموده اند، ولذا به جای پایان جهان، دوره ای 6-7 هزارساله ازآن را كه دورۀ كودكی بشریّت محسوب می شود پایان بخشیده اند ودوره ای به مراتب طولانی تر را كه دورۀ تحقّق وعود همۀ مربیّان آسمانی وآغاز سیر كمالی بشریّت است تأسیس نموده اند.
بعضی ازآن مفاهیم عبارتند از: قیامت، آسمان، زمین، ماه، ستارگان، شب، روز، آخرالزّمان، ساعت، بهشت، جهنم، شیر، عسل، شراب، آب، نان، آتش، نور، بعث، غیبت، حشر، نشر، رجعت، برزخ، معاد، روح، قبر، دنیای بعد، خلقت آدم وحوّا، خلقت آسمان وزمین در شش روز، اسم اعظم، قائم وشرایط ظهور، هوشیدر، سوشیانس، ملائكه، جن، شیطان، حساب وكتاب ومیزان، مجازات ومكافات، زنده شدن مرده ها، دجال، سفیانی، شفای بیمار وكور وكر وگنگ، زنده كردن مردگان، ید بیضای موسی ومار واژدها، خاتمیّت حضرت محمّد، ابدی بودن شریعت حضرت موسی، از بین نرفتن انجیل جلیل وكلام حضرت مسیح، دونیمه شدن ماه، برخاستن حضرت مسیح از قبر پس از سه روز، مفهوم وحی والهام وجبرئیل و روح القدس وتشبیه آن به بوتر، عزرائیل، میكائیل، اسرافیل، عمرهای طولانی همچون نوح، لقاءالله و دیدار خدا، نشستن خدا بر عرش، عالم ذر، نزول مدینةالله و اورشلیم جدید، ملكوت خدا، تین وزیتون، شهرهای جابلقا جابلسا، خضر، رفتن حضرت یونس درشكم ماهی، قصّۀاصحاب كهف، هدهدسلیمان،عوالم ملك و ملكوت و جبروت ولاهوت وامثال آن،معنی مدّت زمان قیامت كه هم به یك چشم به هم زدن ذكر شده وهم به 50000 سال،...وبسیاری اسرار و رموز ومتشابهات دیگر[xxi].
9- علاوه برموارد فوق، دراین آخرین نكته، بایدعرض شود كه كتاب وترجمۀآن گاه دارای چنان مطالب عجیبی است كه حتّی بعضأ خود روشنفكران مسلمان نیز از آن اظهارتعجّب نموده اند، كه خود این حقیقت موجب ظهور وبروز كتاب های تغییر یافتۀ جدیدتر شده است؛ دربعضی موارد این مطالب عجیب به شكلی است كه رعایت حرمت انبیاء وائمۀ اطهاراجازه نمی دهدكه عینأ درج گردد[xxii]. با تمام این احوال باید برطبق تعالیم حضرت بهاءالله برای مرحوم دوانی طلب آمرزش نمود، چه كه ترجمۀ كتابی با این حجم زحمات خاصّ خود را دارد، واگرچه كتاب مزبور تبدیل به ردّیّه ای علیه دین بابی وبهائی شده است، ولی مطالعۀ همین كتاب و آگاهی از بعضی مواردآن كه به اكاذیب ومطالب اشتباه آلوده شده، حس كنجكاوی شدید منصفین تیزبین و وسیع النّظری را كه طالب حقیقت هستند، بر می انگیزد تا خود كتاب های بهائی را به دست آورند وبه چشم خودآنها را ملاحظه و مطالعه فرمایند وبا حقایق دین جدیدی كه مدّعی نجات عالم انسانی ازبحران های وحشتناك امروزاست آشنا شوند. حضرت بهاءالله می فرمایند، «تا بركذب قبل آگاهی نیابی، بر صدق این یوم بدیع گواهی ندهی.»[xxiii]
نظر خود را بنویسید