×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
ولوله در شهر ۱ولوله در شهر ۲ولوله در شهر ۳طلوع عشق
نگاشته هادیدگاه هانکته ها
آثار بنیانگذاران دیانت بهائیپیام های بیت العدل اعظمگزارش ها و بیانیه هاآثار نویسندگان بهائی

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twitter
×
ولوله در شهر - شمارۀ اولولوله در شهر - شمارۀ دومولوله در شهر - شمارۀ سومطلوع عشق
سایت "بهائیان ایران" سایت رسمی جامعۀ بهائی ایرانگلچین پیام های بیت العدل اعظمسرویس خبری جامعۀ بهائیعالم بهائی: جامعۀ جهانی بهائیزندگی حضرت بهاءاللهکتابخانۀ بهائیعهد و میثاقآئین بهائیدنیای بهائینقطه نظرنگاهکسروی و کتاب «بهائی گری»پروژه های بهائیسایت جامعۀ جهانی بهائیسایت ضیافت نوزده روزهتلویزیون نوینرادیو پیام دوستسایت تعلیم و تربیتسایت ازدواج بهائی
ضمیمۀ شماره ۴: پیام بیت العدل اعظم الهی خطاب به حكومت جمهورى اسلامى ايران، مورخ ۲۸ دسامبر ۱۹۸۷
1388/04/03
 
۲۸دسامبر ۱۹۸۷ (۱۳۶۶/۱۰/۷) 
 
جمهوری اسلامی ایران باید بداند و مطمئن باشد كه جامعۀ جهانی بهائی ابداً مایل نیست نسبت به آن حكومت اظهار مخالفتی نماید و بر آن لطمه ای وارد سازد و نیز هرگز راضی نیست كه در صحنۀ بین المللی جمهوری اسلامی ایران بدنام گردد. چون نظر به گذشته كنیم ملاحظه می نماییم كه در بدو تأسیس جمهوری اسلامی محفل ملی ایران از طرف جامعۀ بهائی طی نامه های متعددی به مؤسّسین جمهوری اسلامی به كمال تأكید اطمینان دادكه جامعۀ بهائی ایران نسبت به آن حكومت وفادار است و اطاعت از حكومت را در پیروی از یكی از اصول دینی خود بی چون و چرا رعایت خواهدكرد.
 
وقتی جامعۀ بهائی ایران دچار زحمات و مصائب گوناگون شد از آغاز محفل ملی ایران به نفس جمهوری اسلامی ایران رجوع و تظلم نمود. اما افسوس كه هیچ یك از این اقدامات نتیجه ای نبخشید و روز به روز بر میزان فشارها و مظالم وارده بر جامعه افزوده گردید. اماكن مقدسۀ بهائی كه مورد احترام جامعۀ بهائی در سراسر عالم بود و می توانست زیارتگاه آنان باشد یا مصادره شد و یا تخریب و منهدم گردید. موقوفات این جامعه تصرف شده، اعضا محفل ملی اعدام شدند، صدها نفر بی گناه به اتهامات واهی و ساختگی زندانی و شكنجه گردیدند، بیش از دویست نفر از محترمین كه هر یك در حرفه و شغل خود والا مقام بودند معدوم شدند، بعضی از آنها اعدامشان پس از تحمل شكنجه های سخت صورت گرفت، جوانان بهائی از دانشگاه اخراج شدند و تمام زحمات سال های تحصیلشان به باد رفت. حتی اطفال مدارس از پذیرش در دبیرستان ها و مدارس محروم گردیدند و یا اخراج شدند، هزاران نفر از مستخدمین صادق حكومت در بخش های دولتی و خصوصی از كار اخراج شدند و حقوقشان قطع گردید و حتی بسیاری را مجبور كردند كه تمام حقوق سالیان خدمت خود را به حكومت مسترد دارند تا از زندان رهایی یابند. نفوسی كه در ایام خدمت خود برای روز پیری و درماندگی مبالغ لازم را به صندوق بازنشستگی پرداخته بودند چون موعد تقاعدشان فرا رسید حقوق بازنشستگیشان قطع گردید. همچنین پروانۀ كسب و كار بسیاری از بهائیان باطل شد و یا تجدید نگردید و آنان را از درآمد روزانۀ خود محروم ساختند. مظالم دیگری از مؤسسات دولتی و شبه دولتی به جامعۀ بهائی اعمال شد كه ذكرش بی فایده است ولی مداركش موجود می باشد.

در پرتو آنچه كه ذكر شد بهائیان جهان ملاحظه نمودند كه تظلم آن جامعه به مصادر امور جمهوری اسلامی یعنی دولت متبوع خودشان مثمر ثمری نبوده است لهذا جامعۀ جهانی بهائی لازم دید كه قدم دیگری بردارد و در ابتدا كاری جز این نكرد كه بار دیگر به خود جمهوری اسلامی ایران رجوع نموده و از طرف جامعه های خود با ارسال تعداد متنابهی تلگراف و عرایض به حكومت ایران اطمینان داد كه خیر خواه حكومتند و ضمناً نگرانی خود را نسبت به مصونیت و امنیت هم كیشانشان اظهار نمودند و عدالت خواهی كردند. افسوس كه این اقدام نیز بی ثمر و بی نتیجه ماند، لهذا طبیعی است كه بی اعتنایی از طرف حكومت جمهوری اسلامی ایران جامعه های بهائی را ناچاراً وادار ساخت كه به حكومت های متبوع خویش و به ملل متحد رجوع نموده و از هم كیشانشان حمایت و تقاضای اقدام مقتضی نمایند.
 
این تظلمات و تقاضاهای جامعه های بهائی در تمام ممالك و نیز همدردی جم غفیری از طرفداران حقوق بشر در عالم سبب شد كه جریانی در دفاع از بهائیان ایران در سراسر عالم به راه افتد كه جزئیاتش از نظر حكومت جمهوری اسلامی ایران پوشیده نیست. جمهوری اسلامی ایران باید مطمئن باشد كه یقیناً اقداماتی كه در صحنۀ بین المللی شده به طیب خاطر نبوده بلكه صرفاً عكس العملی نسبت به رفتار غیر قابل توجیه مصادر حكومت ایران بوده است. بدیهی است چون آن رفتار و اعمال بهبود یابد دیگر دلیلی باقی نخواهد ماند كه جامعۀ جهانی بهائی اقداماتی برای دفاع از جامعۀ بهائی ایران بنماید و همان طور كه آن گونه اعمال و رفتار علیه بهائیان ایران به تدریج شروع شد و ادامه یافت، چون اوضاع تغییر یابد به همان نسبت نیز اقدامات بهائیان تخفیف پذیرد و بالمآل موقوف شود. هیچ چیز بهائیان جهان را به سر حد سرور نمی رساند جز امنیت و آرامش بهائیان ایران و احقاق حقوق آنان در آن صورت دیگر ضرورتی بر ادامۀ تظلم بر دولت های متبوع و مجامع بین المللی در حمایت از همكیشان خویش احساس نخواهند نمود.
 
همۀ ما در آرزوی چنین روزی هستیم و امید وطید داریم كه جمهوری اسلامی ایران نیز به این امر توجه كافی مبذول دارند و تجربۀ چند سالۀ گذشته جای شبهه ای باقی نگذاشته كه جامعۀ بهائی ایران ابداً به اعمال خلاف قانون دست نمی زند و عامل هیچ گونه اختلاف و تفرقۀ ظاهری و باطنی نسبت به حكومت نمی باشد و نیز از هر حزب و دسته ای كه قصدش خرابكاری و ایجاد نفاق سیاسی و یا مذهبی باشد اجتناب می ورزد.

اگر چه بهائیان حاضرند در راه عقیدۀ خویش جانشان را فدا نمایند ولی در امورات دیگر كه مربوط به قوانین حكومت است در نهایت صداقت اطاعت می كنند. در این ایام هر شخص فكور و خردمندی به آسانی درك تواند كرد كه بدون تردید جامعۀ بهائی ایران ادنی تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران در بر ندارد و اگر افراد این جامعه را در پیروی از اصول دینی خود آزاد گذارند البته به خدماتی خواهند پرداخت كه نفعش عاید ایران و ترقی آن خواهد شد. لهذا همۀ ما در خارج از ایران نگران وضع همكیشان خویش در ایران بوده و بالمآل در نهایت شوق منتظریم كه روزی فرا رسد كه رجوع به هیچ سازمان و یا حكومتی در عالم ضروری نباشد تا از آنها رجای حفظ و امنیت همكیشان خویش نماییم. انشاءالله آن روز مبارك به زودی خواهد رسید و گرۀ این مشكل بر وجه كل گشوده خواهد شد.

بخش قبلی

بخش بعدی

نظر خود را بنویسید