×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
ولوله در شهر ۱ولوله در شهر ۲ولوله در شهر ۳طلوع عشق
نگاشته هادیدگاه هانکته ها
آثار بنیانگذاران دیانت بهائیپیام های بیت العدل اعظمگزارش ها و بیانیه هاآثار نویسندگان بهائی

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twitter
×
ولوله در شهر - شمارۀ اولولوله در شهر - شمارۀ دومولوله در شهر - شمارۀ سومطلوع عشق
سایت "بهائیان ایران" سایت رسمی جامعۀ بهائی ایرانگلچین پیام های بیت العدل اعظمسرویس خبری جامعۀ بهائیعالم بهائی: جامعۀ جهانی بهائیزندگی حضرت بهاءاللهکتابخانۀ بهائیعهد و میثاقآئین بهائیدنیای بهائینقطه نظرنگاهکسروی و کتاب «بهائی گری»پروژه های بهائیسایت جامعۀ جهانی بهائیسایت ضیافت نوزده روزهتلویزیون نوینرادیو پیام دوستسایت تعلیم و تربیتسایت ازدواج بهائی
پیام ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱بیت العدل اعظم
1391/02/21

 

۱۴ شهرالجمال ۱۶۹
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱
‌پیروان حضرت بهاءالله در کشور مقدّس ایران ملاحظه فرمایند
نزدیک شدن سال‌گرد دست‌گیری غیر قانونی اعضای هیئت سابق یاران و کارکنان مؤسّسۀ علمی آزاد یادآور تضییقات وارده بر آن عزیزان و دیگر احبّای جان‌فشان مهد امر الله است. چهار سال از مسجونیّت اعضای هیئت سابق یاران می‌گذرد. مبارزۀ سرسختانه با تلاش آرام جوانان بهائی برای دسترسی به تحصیلات عالی هم‌چنان ادامه دارد و خادمان مؤسّسۀ علمی در واقع به جرم کمک به گسترش آموزش و پرورش و ترویج علم و دانش در زندان به سر می‌برند.
اگرچه وسعت این بی‌عدالتی‌ها حسّ هم‌دردی ناظران آگاه را در سراسر عالم برانگیخته ولی ستمی که همواره نسبت به اعضای جامعۀ بهائی ادامه داشته شدّت یافته و ابعاد موحش و غیر انسانی آن کودکان و نوجوانان را نیز در بر گرفته است. مردم جهان با تعجّب و تاٴثّر شاهد آن بودند که اخیراً طفلی دو ساله با مادر روانۀ زندان گشت و چند روزی را در بند ‌گذراند. فردی که نام مقدّس معلّم را بر خود نهاده در محیط مدرسه کودک معصومی را به جرم عدم شرکت در نماز جماعت بی‌رحمانه مورد ضرب و شتم قرار داد و دست‌ نحیف او را ‌سوزاند. مأمورین دولت به زور وارد منزلی شده درب اطاق را شکسته و در مقابل چشمان وحشت‌زدۀ کودک هفت ساله و خواهر نوجوانش مادرشان را با خود ‌بردند.

در حالی که محرومیّت بهائیان از استخدام در ادارات دولتی به قوّت خود باقی است محلّ کار آزاد عدّۀ کثیری از آنان مورد حمله و جستجو قرار می‌گیرد و با دلایلی بی‌اساس بسته می‌شود. معلّمین و اساتیدی که از داشتن شغل دولتی محرومند به بهانۀ امکان تبلیغ دیانت بهائی اجازۀ تدریس خصوصی را نیز ندارند. خدمات اجتماعی بهائیان حتّی اشتغال‌شان به امور عادی زندگی روزمرّه "اقدام علیه امنیّت کشور" تلقّی می‌گردد. دامنۀ شوم این بغض و عناد کریه مردگان را نیز در بر دارد. نه تنها حملات پیگیر و منظّم به قبرستان‌های بهائی و تخریب مراقد ادامه دارد بلکه در بعضی از مناطق به احبّا اجازۀ دفن اموات بر طبق احکام بهائی داده نمی‌شود. قطع درختان سرسبز این اماکن که با زحمت فراوان پرورش یافته نمونۀ دیگری از مساعی مسئولین امور برای وارد ساختن فشار‌های روحی بر احبّا و بی‌‌احترامی نسبت به رفتگان‌شان می‌باشد. بهائیان حتّی از گذاشتن گل بر آرام‌‌گاه عزیزان‌شان ممنوعند زیرا اولیای امور آن را نیز تبلیغ دیانت بهائی می‌دانند. عجبا که حتّی حیوان بی‌زبانی که یک بهائی در دام‌داری‌ خود پرورش می‌دهد نیز از مظالم اولوا البغضاء در امان نیست.
مخالفت‌ها و سرکوبی‌ها‌یی که علیه جامعۀ بهائی صورت می‌گیرد به اشکال مختلف علیه طیف وسیعی از دیگر شهروندان مملکت نیز اعمال می‌شود، شهروندانی که تنها جرم‌شان خواستن آزادی و داشتن جامعه‌ای مبنی بر عدل و انصاف است.
در برابر این ‌همه حقّ‌کشی‌های آشکار، دول و ملل کوچک و بزرگ جهان به پشتیبانی از حقوق احبّای ستم‌دیدۀ ایران و دیگر شهروندان مصیبت‌زدۀ آن سرزمین ادامه می‌دهند. سازمان ملل متّحد، مجامع معتبر بین‌المللی حقوق بشر، نهادهای دولتی و مدنی، پارلمان‌ها، دانشگاه‌ها، مروّجین عدالت، وکلا، قضات، اساتید، فلاسفه، دیپلمات‌ها، دولت‌مردان و مقامات رسمی در بسیاری از کشورها و شخصیّت‌های برجسته از جمله بعضی از سیاست‌مداران مسلمان از شرق و غرب در قطع‌نامه‌ها، گزارش‌ها و اظهارات رسمی خود، این تضییقات را ظالمانه خوانده خواهان توقّف آن می‌باشند. اقدامات اخیر عامّۀ مردم جهان نیز قابل توجّه است. به عنوان مثال مراسم برگزار شده در دوازده شهر بزرگ جهان به مناسبت ده هزار روز زندانی بودن اعضای سابق یاران و راهپیمایی ده‌ها هزار نفر از اهالی برزیل برای دفاع از آزادی مذهب در جهان و اعتراض به نقض حقوق بشر از جمله حقوق بهائیان در ایران را می‌توان نام برد.
در بین ایرانیان شریف، هنرمندان نیز در حمایت از حقوق شهروندی بهائیان به صف سایر روشن‌فکران منصف و فرهیخته پیوسته‌اند. نکتۀ مهم آن است که استمرار این بی‌عدالتی‌ها که چندی قبل سبب شد صاحبان عدل و انصاف سکوت خود را در بارۀ نقض حقوق شهروندی بهائیان شکسته و رسماً پشتیبانی خویش را از حقوق بهائیان اظهار دارند حال حسّ کنج‌کاوی‌ آنان را بیدار کرده و مایلند بدانند دلیل شدّت یافتن مخالفت با جامعۀ بهائی چیست. با وقوف بیش از پیش ایرانیان عزیز به نقش سازنده‌ای که بهائیان در آبادانی وطن مقدّس خود داشته‌اند موانع بی‌شماری که در راه مشارکت شما در بنای ایرانی پیشرفته ایجاد شده است تدریجاً رفع می‌گردد و فرصت‌های ارزشمندی در این مسیر در مقابل دیدگان شما رخ می‌گشاید.
خشونت‌هایی که نسبت به بهائیان و سایر دگراندیشان ایرانی اعمال می‌شود در حقیقت زاییدۀ تمسّک به عقاید و اصول منسوخ و سنن و رسوم کهنه‌ای است که اثرات مستقیم و منفی‌اش در همۀ جنبه‌های حیات اجتماعی آن سرزمین دیده می‌شود. جوّی از تعصّبات جاهلیّه و گرایش‌های خرافی بر مملکت تحمیل شده و لطمات شدیدی به اعتبار دین و ایمان وارد آمده است. خواسته‌های جوانان عزیز نادیده گرفته می‌شود، علی‌رغم شرافتِ طبعِ ایرانیانِ پاک‌نهاد معنویّت و ارزش‌های اخلاقی در جامعه به حاشیه رانده شده، تباهی و فساد بسیاری از جوانب اجتماع را در بر گرفته، راستی و صداقت‌گویی از دوایر مدیریّت رخت بربسته و دروغ و تزویر جای‌گزین آن شده، پیوندهای همبستگی و اعتماد که لازمۀ بقا و پیشرفت یک جامعۀ زنده و پویاست ضعیف شده، ارکان نظم جامعه متزلزل گشته و گرداب مهیبی از مشکلات و نابسامانی‌ها همگان را در کام خود فرو برده است. ملاحظۀ این وضع اسف‌بار یادآور بیان مهیمن حضرت بهاءالله است که می‌فرمایند "...گیتی را دردهای بی‌کران فراگرفته و او را بر بستر ناکامی انداخته. مردمانی که از بادۀ خودبینی سرمست شده‌اند پزشک دانا را از او بازداشته‌اند اینست که خود و همۀ مردمان را گرفتار نموده‌اند. نه درد می‌دانند نه درمان می‌شناسند راست را کژ انگاشته‌اند و دوست را دشمن شمرده‌اند...."
با وجود این شرایط نابسامان، شما طالبان ملکوت از مصائب شدیدۀ این جهان نومید نشده به مدد اسم اعظم بر عهد و پیمان الهی استوار و در آرمان‌های شکوهمند و انسان‌دوستانۀ خود پایدارید و به تحقّق آن اطمینانی واثق دارید. به یقین مبین می‌دانید که عصر حاضر دوران دگرگونی‌های عظیم و تحوّلات بنیادین است. نظام‌های فرسودۀ جهان در حال فروپاشی است و در میان تشنّجات ناشی از آن، سلّول‌های پیکر نظمی نوین در بطن عالم به تدریج تکوین می‌یابد. یقیناً پیام رضوان ۲۰۱۲ را مطالعه فرموده‌ و از نشانه‌های جدید نفوذ و رسوخ این امر اعظم در تار و پود اجتماع در سراسر عالم آگاهی بیشتری یافته‌اید. ملاحظه فرمایید که پیروان دل‌باختۀ جمال جانان، به خصوص جوانان عزیز، چگونه با شور و ایمان فراوان در اقصی نقاط جهان به کمک دوستان، هم‌کاران، همسایگان و خویشاوندان در دهکده‌ها و شهر‌ها به ایجاد محیطی مشغولند که در آن مقدّر است یک مدنیّت روحانی جهانی شکوفا گردد و جوامعی را پرورش می‌دهند که حیاتی جدید را نوید می‌دهد و به عالم و عالمیان امید می‌بخشد. پس با ایمان و اتّکای همیشگی به الطاف بی‌پایان حضرت یزدان به خدمات خالصانۀ خود ادامه دهید و همواره بیانات تسلّی‌بخش حضرت ولیّ عزیز امر الله را به یاد آورید که خادمان جان‌فشان آیین جمال قدم را اطمینان می‌دهند که در این امر اعظم چنان قدرت شگرفی نهفته است که بر هر امتحان و افتتان فائق آید، از بروز مصائب و تضییقات قوّتی جدید ‌گیرد، و بر اثر هر ظلم و ستمی پیروانی تازه و نیرویی بی‌اندازه ‌یابد.
به یاد شما عزیزان در اعتاب مقدّسۀ علیا با کمال محبّت و اشتیاق دعا می‌کنیم.
[امضا: بیت العدل اعظم]

 

نظر خود را بنویسید